با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Persian

ˈpɜːrʒn ˈpɜːʃn / / -ʒn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective
فارسی، ایرانی
- Persian carpets are world-renowned.
- فرشهای ایران در جهان معروف است.
- A Persian man and two Greek women
- یک مرد ایرانی و دو زن یونانی
- Do you know Persian?
- فارسی بلدید؟
- Persian poetry
- شعر فارسی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد persian

  1. noun The language of Persia (Iran) in any of its ancient forms
    Synonyms: farsi, irani, iranian
  2. adjective Of or relating to Iran or its people or language or culture
    Synonyms: iranian

ارجاع به لغت persian

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «persian» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/persian

لغات نزدیک persian

پیشنهاد بهبود معانی