امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Petard

ˈpetərd pɪˈtɑːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(نظامی) بمب دروازه‌ریز، بمب دیوار‌کن، نوعی ترقه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد petard

  1. noun
    Synonyms: firecracker, explosive, squib, caught in one's own trap, too smart for one's own good, tangled in one's own web

Idioms

  • hoist with one's own petard

    توطئه‌ی کسی را بر ضد خودش به کار بردن، با طناب خودش به ته چاه رفتن

ارجاع به لغت petard

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «petard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/petard

لغات نزدیک petard

پیشنهاد بهبود معانی