امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Petrological

    American: ˌpetʃrəˈlɑːdʒɪkl British: ˌpetrəˈlɒdʒɪkl
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    به این شکل نیز نوشته می‌شود: petrologic

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    زمین‌شناسی مربوط به سنگ‌شناسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - The petrological data collected from the site helped geologists better understand the geological history of the area.
    - داده‌های سنگ‌شناسی جمع‌آوری‌شده از این محوطه به زمین‌شناسان کمک کرد تا تاریخچه‌ی زمین‌شناسی این منطقه را بهتر درک کنند.
    - The petrologic analysis of the rock samples revealed their composition and origin.
    - تجزیه‌وتحلیل سنگ‌شناسی این نمونه‌های سنگی، ترکیب و منشأ آن‌ها را نشان داد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت petrological

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «petrological» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/petrological

    لغات نزدیک petrological

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند