امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Phenomenon

fɪˈnɑːmənɑːn fɪˈnɒmənən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    phenomena

توضیحات

همچنین می‌توان از شکل جمع phenomenons به‌ جای phenomena استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable C1
پدیده، حادثه، عارضه، نمود، تجلی، اثر طبیعی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- natural phenomena such as earthquakes and wind
- پدیده‌های طبیعی مانند زلزله و باد
- Gravity is a natural phenomenon.
- نیروی گرانش پدیده‌‌ای طبیعی است.
- The artist's work captures the beauty of natural phenomena such as sunsets and waterfalls.
- در آثار این هنرمند زیبایی پدیده‌های طبیعی مانند غروب خورشید و آبشارها به تصویر کشیده شده است.
- The scientist observed strange phenomena in the laboratory, but couldn't explain the cause.
- این دانشمند پدیده‌های عجیبی را در آزمایشگاه مشاهده کرد اما نتوانست علت را توضیح دهد.
noun countable
خارق‌العاده
- This magazine is a phenomenon.
- این مجله خارق‌العاده است.
- a phenomenon in the world of publishing
- رویداد چشمگیری در عالم مطبوعات
- This wrestler is a phenomenon.
- (عامیانه) این کشتی‌گیر معرکه است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد phenomenon

  1. noun rare occurrence; wonder
    Synonyms: abnormality, actuality, anomaly, appearance, aspect, circumstance, curiosity, episode, event, exception, experience, fact, happening, incident, marvel, miracle, nonpareil, one for the books, paradox, peculiarity, portent, prodigy, rara avis, rarity, reality, sensation, sight, something else, spectacle, stunner, uniqueness
    Antonyms: normality, regularity

ارجاع به لغت phenomenon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «phenomenon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/phenomenon

لغات نزدیک phenomenon

پیشنهاد بهبود معانی