با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Philanderer

fɪˈlændərər fəˈlændrə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
زن‌باز، بدشلوار (مردی که با زنان زیادی بدون داشتن رابطه‌ی عاطفی رابطه‌ی جنسی دارد)
- She knew she had to end her relationship with him when she discovered he was a serial philanderer.
- وقتی متوجه شد که او زن‌بازی سریالی است، می‌دانست که باید رابطه‌اش را با او قطع کند.
- This businessman was known in the community as a notorious philanderer.
- این تاجر در جامعه به عنوان بدشلواری بدنام شناخته می‌شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد philanderer

  1. noun person who has many love affairs
    Synonyms: adulterer, chaser, cruiser, dallier, debaucher, flirt, gallant, lover, operator, swinger
    Antonyms: faithful

ارجاع به لغت philanderer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «philanderer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/philanderer

لغات نزدیک philanderer

پیشنهاد بهبود معانی