امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Phiz

fɪz fɪz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
صفیر گلوله تفنگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد phiz

  1. noun English illustrator of several of Dickens' novels (1815-1882)
    Synonyms: browne, Hablot Knight Browne
  2. noun The human face (`kisser' and `smiler' and `mug' are informal terms for `face' and `phiz' is British)
    Synonyms: countenance, physiognomy, visage, kisser, smiler, mug

ارجاع به لغت phiz

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «phiz» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/phiz

لغات نزدیک phiz

پیشنهاد بهبود معانی