با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Pilfer

ˈpɪlfər ˈpɪlfə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    pilfered
  • شکل سوم:

    pilfered
  • سوم شخص مفرد:

    pilfers
  • وجه وصفی حال:

    pilfering

معنی و نمونه‌جمله

adverb
دله‌دزدی کردن، کش رفتن
- He used to pilfer his roommate's pencils and papers.
- او مداد و کاغذ هم‌اتاقی خود را کش می‌رفت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pilfer

  1. verb steal, embezzle
    Synonyms: annex, appropriate, borrow, cop, crib, filch, liberate, lift, moonlight, palm, pinch, pluck, purloin, requisition, rip off, rob, scrounge, snare, snatch, swipe, take, thieve, walk off with
    Antonyms: give, receive

ارجاع به لغت pilfer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pilfer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pilfer

لغات نزدیک pilfer

پیشنهاد بهبود معانی