امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pilfer

ˈpɪlfər ˈpɪlfə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    pilfered
  • شکل سوم:

    pilfered
  • سوم‌شخص مفرد:

    pilfers
  • وجه وصفی حال:

    pilfering

معنی و نمونه‌جمله

adverb
دله‌دزدی کردن، کش رفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- He used to pilfer his roommate's pencils and papers.
- او مداد و کاغذ هم‌اتاقی خود را کش می‌رفت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pilfer

  1. verb steal, embezzle
    Synonyms:
    annex appropriate borrow cop crib filch liberate lift moonlight palm pinch pluck purloin requisition rip off rob scrounge snare snatch swipe take thieve walk off with
    Antonyms:
    give receive

ارجاع به لغت pilfer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pilfer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pilfer

لغات نزدیک pilfer

پیشنهاد بهبود معانی