با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Pince-nez

ˌpæːnsˈneɪ ˌpæːnsˈneɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun plural countable
عینک رو دماغی، عینک بی‌دسته
- She reached into her bag and pulled out a small case containing her pince-nez.
- دستش را در کیفش برد و کیف کوچکی -که حاوی عینک رو دماغی بود- را بیرون آورد.
- He carefully cleaned his pince-nez.
- عینک بی‌دسته‌اش را تمیز کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pince-nez

  1. noun
    Synonyms: spectacles, bifocals, eyeglasses, eyepieces, lorgnette, lorgnon

ارجاع به لغت pince-nez

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pince-nez» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pince-nez

لغات نزدیک pince-nez

پیشنهاد بهبود معانی