با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Pipsqueak

ˈpɪpskwiːk ˈpɪpskwiːk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(عامیانه) کوچک، بی‌اهمیت، فسقلی، چلغوز، کوچول‌موچول
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pipsqueak

  1. noun nonentity
    Synonyms: nobody, runt, shrimp, squirt, twerp, whippersnapper

ارجاع به لغت pipsqueak

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pipsqueak» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pipsqueak

لغات نزدیک pipsqueak

پیشنهاد بهبود معانی