با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    Piston

    ˈpɪstn ˈpɪstn
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      pistons

    معنی

    noun
    سمبه، میله متحرک، پیستون
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد piston

    1. noun Mechanical device that has a plunging or thrusting motion
      Synonyms: plunger, cylinder, ram, disk, walter piston, sucker

    ارجاع به لغت piston

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «piston» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/piston

    لغات نزدیک piston

    پیشنهاد بهبود معانی