با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Pithy

ˈpɪθi ˈpɪθi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
شبیه مغز، پرمغز، مختصر و مفید، مؤثر
- the professor's pithy remarks
- اظهارات پر مغز استاد
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pithy

  1. adjective brief, to the point
    Synonyms: cogent, compact, concise, crisp, curt, down to brass tacks, effective, epigrammatic, expressive, honed, laconic, meaningful, meaty, pointed, short, short-and-sweet, significant, succinct, terse, trenchant
    Antonyms: long-winded, verbose, wordy

ارجاع به لغت pithy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pithy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pithy

لغات نزدیک pithy

پیشنهاد بهبود معانی