گذشتهی ساده:
pitiedشکل سوم:
pitiedسومشخص مفرد:
pitiesوجه وصفی حال:
pityingشکل جمع:
pitiesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ترحم کردن (به)، دلسوزی کردن (برای)
ترحم کردن، رحم نشان دادن
تو را به خدا!، بس کن!، ای بابا!
(عامیانه) از این بدتر، بدتر اینکه...، از همه بدتر
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pity» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pity