Placard
ˈplækɑːrd
ˈplækɑːd
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله
noun
verb - transitive
آگهی، شعار نوشته، پروانه‌ی رسمی، اعلامیه رسمی، اعلان، حمل یا نصب اعلان، شعار حمل کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- اعتصاب‌گران تابلوهای شعار حمل می‌کردند.
مترادف و متضاد placard
-
noun sign, noticeSynonyms:advertisement announcement banner bill billboard handbill marquee poster public notice signboard
ارجاع به لغت placard
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «placard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/placard
لغات نزدیک placard
- - placability
- - placable
- - placard
- - placate
- - placater