امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Placenta

    pləˈsentə pləˈsentə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    زیست‌شناسی کالبدشناسی جفت، جفت جنین link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی زیست‌شناسی

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - The placenta is an organ that develops in the uterus during pregnancy.
    - جفت اندامی است که در طول بارداری در رحم رشد می‌کند.
    - After childbirth, the placenta is expelled from the mother's body.
    - بعد از زایمان جفت از بدن مادر خارج می‌شود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت placenta

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «placenta» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/placenta

    لغات نزدیک placenta

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return