امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Platoon

pləˈtuːn pləˈtuːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
گروه، جوخه افراد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- a platoon of police
- یک دسته پلیس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد platoon

  1. noun group of military people
    Synonyms:
    army array batch battery bunch clump cluster company detachment lot outfit parcel patrol set squad squadron team troop unit

ارجاع به لغت platoon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «platoon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/platoon

لغات نزدیک platoon

پیشنهاد بهبود معانی