با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Plaudits

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun plural
تحسین، ستایش
- received the plaudits of the critics
- ستایش منتقدان را دریافت کردن
- She's received plaudits for her work with homeless people.
- کاری که برای بی‌خانمان‌ها انجام داد بسیار تحسین شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد plaudits

  1. noun applause
    Synonyms: acclaim, acclamation, accolade, big hand, cheering, cheers, clapping, commendation, hand, hurrahs, kudos, laudation, ovation, praise, raves, rooting, stamping, standing ovation

ارجاع به لغت plaudits

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plaudits» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/plaudits

لغات نزدیک plaudits

پیشنهاد بهبود معانی