با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Plenary

ˈpliːnəri ˈpliːnəri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective
کامل، جامع، غیرمقید، شامل تمام اعضا
- plenary power
- قدرت مطلق
- a plenary session
- جلسه‌ی عمومی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد plenary

  1. adjective entire, whole
    Synonyms: absolute, complete, full, general, inclusive, open, sweeping, thorough
    Antonyms: incomplete, limited, part, partial, restricted

ارجاع به لغت plenary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plenary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/plenary

لغات نزدیک plenary

پیشنهاد بهبود معانی