با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Plotter

ˈplɑːtər ˈplɒtə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun
رسام، کشنده
noun
توطئه‌گر، نقشه‌کش
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد plotter

  1. noun A member of a conspiracy
    Synonyms: schemer, conspirator, coconspirator, machinator
  2. noun A clerk who marks data on a chart
    Synonyms: mapper

ارجاع به لغت plotter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plotter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/plotter

لغات نزدیک plotter

پیشنهاد بهبود معانی