امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Polarization

ˌpoʊlərəˈzeɪʃn ˌpəʊləraɪˈzeɪ-ʃn-rə-
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

در انگلیسی بریتانیایی به‌جای polarization معمولاً از polarisation استفاده می‌شود.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
دوقطبی‌سازی، قطب‌بندی، قطبیدگی، دوقطبی شدن، دودستگی (فرایندی که در آن، چیزی به دو گروه یا جناح مخالف و کاملاً متضاد تقسیم می‌شود)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Political polarization can hinder constructive dialogue between parties.
- دوقطبی‌سازی سیاسی می‌تواند مانع گفت‌وگوی سازنده‌ی بین احزاب شود.
- Economic polarization can lead to increased social tensions over time.
- دوقطبی شدن اقتصادی در طول زمان می‌تواند به افزایش تنش‌های اجتماعی منجر شود.
- The polarization of opinions on the issue created a divide between two groups.
- دودستگی نظرات در مورد این موضوع، باعث ایجاد شکاف بین دو گروه شد.
noun uncountable
فیزیک قطبش، پلاریزاسیون (حرکت امواج نور در یک جهت معین)
- Scientists studied the polarization of light in two different mediums.
- دانشمندان قطبش نور را در دو محیط مختلف مطالعه کردند.
- The polarization of light waves can be manipulated using specialized filters.
- پلاریزاسیون امواج نور را می‌توان با استفاده از فیلترهای تخصصی دست‌کاری کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد polarization

  1. noun division into two sharply distinct opposites, especially : a state in which the opinions, beliefs, or interests of a group or society no longer range along a continuum but become concentrated at opposing extremes
  1. noun the phenomenon in which waves of light or other radiation are restricted in direction of vibration
    Synonyms:
    polarisation

ارجاع به لغت polarization

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «polarization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/polarization

لغات نزدیک polarization

پیشنهاد بهبود معانی