با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Poleax

ˈpoʊlæks ˈpəʊlæks
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی poleaxe است.

pollaxe و pole-axe و pole axe و polax هم نوشته می‌شود.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
تبرزین اروپایی (گونه‌ای از ابزارهای جنگی با دسته‌ی بلند)
- The knight carried a poleax as his primary weapon, ready to defend himself against any enemy.
- این شوالیه تبرزینی را به‌عنوان سلاح اصلی خود حمل می‌کرد و آماده‌ی دفاع از خود در برابر هر دشمنی بود.
- The poleaxe is a medieval weapon.
- تبرزین اروپایی یک سلاح قرون وسطایی است.
verb - transitive
نقش بر زمین کردن (کسی)
- The wrestler poleaxed his opponent with a powerful blow to the head.
- این کشتی‌گیر با ضربه‌ی محکمی به سر حریف خود، او را نقش بر زمین کرد.
- The football player poleaxed the opposing team's quarterback with a brutal tackle.
- این بازیکن فوتبال [آمریکایی] با تکلی وحشیانه، کوارتربک تیم حریف را نقش بر زمین کرد.
verb - transitive informal
مات و مبهوت کردن، گیج و منگ کردن (چنان شوک بزرگی به کسی وارد کردن که نداند چه کند)
- The sudden change in the company's policies poleaxed the clients.
- تغییر ناگهانی در سیاست‌های شرکت، مشتریان را مات و مبهوت کرد.
- The unexpected announcement from the management team poleaxed the employees.
- خبر غیرمنتظره‌ی تیم مدیریت، کارمندان را شوکه کرد.
verb - transitive
حمله کردن (به کسی)، زدن (کسی) (با تبرزین)
- The robbers poleaxed the security guard.
- سارقان به گارد امنیتی حمله کردند.
- The warrior poleaxed his enemy.
- این جنگجو دشمنش را با تبرزین زد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت poleax

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «poleax» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/poleax

لغات نزدیک poleax

پیشنهاد بهبود معانی