با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Pollination

ˌpɑːləˈneɪʃn ˌpɒləˈneɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
زیست‌شناسی گرده‌افشانی (انتقال دانه‌های گرده از پرچم یک گل که عضو نر گیاه به حساب می‌آید به روی کلاله‌ی مادگی همان گل یا گل دیگری از همان گونه)
- Bees play a vital role in the process of pollination.
- زنبورها نقش مهمی در فرایند گرده‌افشانی دارند.
- Wind and insects are common agents of pollination.
- باد و حشرات از عوامل رایج گرده‌افشانی هستند.
- The transfer of pollen is a key step in pollination.
- انتقال گرده مرحله‌ای کلیدی در گرده‌افشانی است.
- Pollination is necessary for plant reproduction.
- گرده‌افشانی برای تولید مثل گیاه ضروری است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pollination

  1. noun Transfer of pollen from the anther to the stigma of a plant
    Synonyms: pollenation

ارجاع به لغت pollination

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pollination» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pollination

لغات نزدیک pollination

پیشنهاد بهبود معانی