با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Polyester

ˌpɑːliˈestər ˌpɒliˈestə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable uncountable
پلی‌استر (نوعی پلیمر که در الیاف مصنوعی و غیره کاربرد دارد)
- My new shirt is made of polyester.
- پیراهن جدید من از پلی‌استر درست شده است.
- She prefers clothes made from natural fibers rather than polyester.
- او لباس‌های ساخته‌شده از الیاف طبیعی را به پلی‌استر ترجیح می‌دهد.
noun
(صفت‌گونه) از جنس پلی‌استر
- She wore her favorite pair of polyester pants to the party.
- او در این مهمانی شلوار پلی‌استر محبوبش را پوشید.
- I need to buy new polyester shirt.
- باید پیراهن پلی‌استر جدیدی بخرم.
adjective
ساده، بی‌ظرافت (اشاره به طبقه‌ی متوسط و سبک زندگی و محل زندگی و غیره‌ی آن‌ها)
- I hate polyester folks.
- از مردم ساده متنفر هستم.
- I grew up in the polyester suburbs.
- در شهرک‌های بی‌ظرافت طبقه‌ی متوسط بزرگ شدم.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت polyester

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «polyester» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/polyester

لغات نزدیک polyester

پیشنهاد بهبود معانی