با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Polygamous

pəˈlɪɡəməs pəˈlɪɡəməs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
چند‌زنه، چند‌شوهر‌ه، چندگان
- Cocks are polygamous.
- خروسها چند زنه هستند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد polygamous

  1. adjective Having several forms of gametoecia on the same plant
    Synonyms: heteroicous, polyoicous
  2. adjective Having more than one mate at a time; used of relationships and individuals
    Antonyms: monogamous

ارجاع به لغت polygamous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «polygamous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/polygamous

لغات نزدیک polygamous

پیشنهاد بهبود معانی