امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pom-pom

ˈpɑmˌpɑm ˈpɒmˌpɒm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
پوشاک منگوله (در تزیین کلاه، لباس و غیره)، پام‌پام کاموایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- She wore a beanie with a large pom-pom on top.
- او کلاهی بر سر داشت که روی آن منگوله‌ای قرار گرفته بود.
- I bought a new sweater with a large pom-pom.
- پلیور جدیدی خریدم که روی آن منگوله داشت.
noun countable
ریسه‌ی شادی
- The football team's supporters waved their pom-poms, cheering on their favorite players.
- هواداران تیم فوتبال با تکان دادن ریسه‌های شادی بازیکنان موردعلاقه‌ی خود را تشویق می‌کردند.
- The little girl excitedly waved her pom-pom.
- دختر کوچولو با هیجان ریسه‌ی شادی‌اش را تکان می‌داد.
noun countable uncountable
پام‌پام (نوعی جنگ‌افزار ضد‌هوایی خودکار ۲۰ تا ۴۰ میلی‌متری که روی کشتی‌ها نصب می‌شود)
- The sound of the pom-pom firing echoed across the ocean.
- صدای شلیک پام‌پام در سراسر اقیانوس پیچید.
- The crew trained diligently to operate the pom-pom effectively during drills.
- ملوانان برای محافظت از کشتی و خدمه، به دقت و قدرت آتش پام‌پام متکی بودند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pom-pom

  1. noun Decoration consisting of a ball of tufted wool or silk; usually worn on a hat
    Synonyms:
    pompon
  1. noun Artillery designed to shoot upward at airplanes
    Synonyms:
    antiaircraft antiaircraft-gun flak flack ack-ack ack-ack gun

ارجاع به لغت pom-pom

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pom-pom» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pom-pom

لغات نزدیک pom-pom

پیشنهاد بهبود معانی