با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Ponytail

ˈpoʊniteɪl ˈpəʊniteɪl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
آرایش و پیرایش (موی) دم اسبی
- She tied her long hair into a ponytail.
- موهای بلندش را دم اسبی بست.
- Her thick, black ponytail swayed with each step she took on the dance floor.
- موی دم اسبی ضخیم و مشکی او با هر قدمی که روی پیست رقص برمی‌داشت، تکان می‌خورد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ponytail

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ponytail» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ponytail

لغات نزدیک ponytail

پیشنهاد بهبود معانی