با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    Popcorn

    ˈpɑːpkɔːrn ˈpɒpkɔːn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun uncountable
    popcorn, ذرت بو داده، چس فیل
    ذرت بو داده، چس فیل
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد popcorn

    1. noun Corn having small ears and kernels that burst when exposed to dry heat
      Synonyms: Zea mays everta

    ارجاع به لغت popcorn

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «popcorn» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/popcorn

    لغات نزدیک popcorn

    پیشنهاد بهبود معانی