امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Portent

ˈpɔːrtent ˈpɔːtent
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
نشانه، فال بد، خبر بد، شگفتی، بدیمن بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- Portents played an important role in their lives.
- آمد و نیامد نقش مهمی را در زندگی آن‌ها بازی می‌کرد.
- portent of a disaster
- تفال یک فاجعه
- This event portents of things to come.
- این رویداد پیشنمایی از آینده است.
- the monsters and portents of the deep
- هیولاها و شگفتی‌های اعماق دریا
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد portent

  1. noun indication, forewarning
    Synonyms:
    augury bodement boding caution clue foreboding foreshadowing foretoken funny feeling handwriting on the wall harbinger hunch omen premonition presage presentiment prognostic prognostication sign sinking feeling threat vibes warning
  1. noun miracle
    Synonyms:
    marvel phenomenon prodigy sensation stunner wonder
    Antonyms:
    doom

ارجاع به لغت portent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «portent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/portent

لغات نزدیک portent

پیشنهاد بهبود معانی