با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Possibilities

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun plural B1
احتمالات، پیشامدهای احتمالی، گزینه‌های احتمالی
- Each passing day made him envision more horrible possibilities.
- هر روز که می‌گذشت او را به تصور احتمالات بدتر وامی‌داشت.
- But I'm sure there are safer and rather more comfortable possibilities.
- اما من مطمئنم گزینه‌های احتمالی مطمئن‌تر و راحت‌تری هم وجود دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد possibilities

  1. noun potential
    Synonyms: capabilities, potentiality, promise, prospects, talent
    Antonyms: impossible

ارجاع به لغت possibilities

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «possibilities» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/possibilities

لغات نزدیک possibilities

پیشنهاد بهبود معانی