گذشتهی ساده:
poundedشکل سوم:
poundedسومشخص مفرد:
poundsوجه وصفی حال:
poundingشکل جمع:
poundsبا قدمهای سنگین رفتن (بالا یا پایین)
1- کوبیدن و صاف کردن، کوفتن و پهن کردن 2- (پیانو یا ماشین تحریر - با صدای زیاد و تقلا) زدن یا ماشین کردن
(امریکا - عامیانه) خوابیدن
خیابانها را متر کردن، خیابانها را گز کردن، خیابانها را گشتن (معمولاً برای یافتن کار و غیره)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pound» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pound