با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Powerfully

ˈpaʊərfli ˈpaʊəfli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb B2
به‌‌شدت، عمیقاٌ، به‌طور قوی، با قدرت، مقتدرانه، به‌طور قاطع، قاطعانه
- She expressed her opinions very powerfully.
- او اعتقاداتش را با قدرت ابراز کرد.
- He argued powerfully and persuasively against capital punishment.
- او عمیقاٌ و به‌ طور متقاعدکننده‌ای ضد حکم اعدام صحبت کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد powerfully

  1. adverb with energy, authority
    Synonyms: effectively, energetically, forcefully, forcibly, hard, intensely, mightily, severely, strongly, vigorously, with might and main
    Antonyms: softly, weakly

لغات هم‌خانواده powerfully

ارجاع به لغت powerfully

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «powerfully» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/powerfully

لغات نزدیک powerfully

پیشنهاد بهبود معانی