با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Premarital

priːˈmærətl priːˈmærətl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
پیش از زناشویی، قبل از ازدواج
- premarital agreements
- قرار و مدارهای پیش از زناشویی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد premarital

  1. adjective In time
    Synonyms: before the vows, before marriage, during courtship
  2. adjective Relating to events before a marriage
    Synonyms: prenuptial, antenuptial

ارجاع به لغت premarital

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «premarital» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/premarital

لغات نزدیک premarital

پیشنهاد بهبود معانی