با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Preparative

priːˈpærʌtɪv prɪˈpærətɪv
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
پستاگرانه، پستایی، تدارکی، مربوط به تهیه کردن چیزی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد preparative

  1. adjective Preceding and preparing for something
    Synonyms: preparatory, propaedeutic

ارجاع به لغت preparative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «preparative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/preparative

لغات نزدیک preparative

پیشنهاد بهبود معانی