امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Presume

prɪˈzuːm prɪˈzjuːm
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • وجه وصفی حال:

    presuming

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive C1
جرات کردن، شهامت داشتن، به خود اجازه دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- How can you presume to give me orders!
- چطور به خودت اجازه می‌دهی به من دستور بدهی!
- I did not presume to call her by her first name.
- به خود اجازه ندادم او را به اسم کوچک صدا بزنم.
- Why are you so late, if I may presume?
- اگر جسارت نباشد، چرا این‌قدر دیر کرده‌اید؟
verb - transitive verb - intransitive
فرض کردن، مسلم دانستن، احتمال کلی دادن
- a village which was presumed to be under Vietcong control
- دهکده‌ای که تصور می‌شد تحت کنترل ویتکنگ‌ها باشد
- The accused is missing and presumed dead.
- متهم مفقود شده است و احتمال می‌رود که مرده باشد.
- An individual is presumed innocent unless the opposite is proven.
- هر فرد بی‌گناه فرض می‌شود، مگر آنکه خلاف آن ثابت شود.
- If he doesn't show up, I'll presume he is not interested in buying the house.
- اگر نیاید چنین خواهم انگاشت که به خرید خانه علاقه ندارد.
- to presume on someone's friendship
- زیادی روی دوستی کسی حساب کردن
verb - transitive
اشاره کردن، رساندن، دلالت ضمنی کردن بر
- A signed invoice presumes receipt of goods.
- بارنامه‌ی امضا‌شده نشانه‌ی دریافت کالا است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد presume

  1. verb make assumption; believe
    Synonyms:
    assume bank on be afraid conclude conjecture consider count on depend figure gather guess infer jump the gun posit postulate predicate premise presuppose pretend rely speculate suppose surmise take for granted take it think trust
    Antonyms:
    disbelieve
  1. verb dare; take the liberty
    Synonyms:
    go so far have the audacity impose infringe intrude make bold undertake venture
    Antonyms:
    abstain

لغات هم‌خانواده presume

  • verb - transitive
    presume

ارجاع به لغت presume

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «presume» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/presume

لغات نزدیک presume

پیشنهاد بهبود معانی