امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Presumptuous

prɪˈzʌmptʃuəs prɪˈzʌmptʃuəs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more presumptuous
  • صفت عالی:

    most presumptuous

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
گستاخ، پررو (شخص)، گستاخانه (رفتار و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- He was presumptuous enough to put his hand in my pocket.
- آن‌قدر پررو بود که دستش را در جیبم کرد.
- Making presumptuous assumptions about someone's intentions can lead to misunderstandings.
- انگاشتن فرضیات گستاخانه در مورد نیات یک نفر می‌تواند منجر به بروز سوءتفاهم شود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد presumptuous

  1. adjective self-confident
    Synonyms:
    arrogant audacious bold cheeky conceited confident contumelious egotistic foolhardy forward fresh insolent overconfident overfamiliar overweening pompous presuming pretentious pushy rash rude self-assertive self-assured self-satisfied smug supercilious uppity
    Antonyms:
    humble modest

ارجاع به لغت presumptuous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «presumptuous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/presumptuous

لغات نزدیک presumptuous

پیشنهاد بهبود معانی