Preternatural
ˌpriːt̬ərˈnætʃərl
ˌpriːtəˈnætʃrəl
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله
adjective
غیر‌عادی، غیر‌طبیعی، مافوق‌طبیعی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- زور فوق‌العاده
مترادف و متضاد preternatural
-
adjective unusual, abnormalSynonyms:aberrant anomalous atypical deviant deviative extraordinary ghostly inexplicable irregular marvelous miraculous mysterious odd peculiar strange superhuman superior supermundane supernatural unaccountable unearthly unnatural unrepresentative untypicalAntonyms:common natural normal regular usual
ارجاع به لغت preternatural
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «preternatural» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/preternatural
لغات نزدیک preternatural
- - pretermission
- - pretermit
- - preternatural
- - pretest
- - pretext