امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Prima Donna

ˈpriːməˈdɑːnə ˈpriːməˈdɑːnə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun phrase
خواننده برجسته زن اپرا یا کنسرت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prima donna

  1. noun principal female performer
    Synonyms:
    diva first lady headliner lead vocalist leading lady opera singer singer soloist star superstar superwoman topliner
  1. noun temperamental person
    Synonyms:
    conceited person crybaby egotist narcissist princess self-centered person spoiled brat vain person

ارجاع به لغت prima donna

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prima donna» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prima donna

لغات نزدیک prima donna

پیشنهاد بهبود معانی