امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Prime Minister

ˈpraɪmˈmɪnəstər praɪmˈmɪnɪstə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    prime ministers

معنی

noun phrase B1
نخست‌وزیر، صدر‌اعظم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prime minister

  1. noun government head
    Synonyms:
    chancellor chief executive chief minister chief of state chief officer commander in chief dewan doge grand vizier head of cabinet head of state leader person in charge premier president

ارجاع به لغت prime minister

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prime minister» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prime-minister

لغات نزدیک prime minister

پیشنهاد بهبود معانی