امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Private

ˈpraɪvət ˈpraɪvət
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    privates
  • صفت تفضیلی:

    more private
  • صفت عالی:

    most private

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
شخصی، خصوصی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- She enjoyed spending her private time reading books.
- او از گذراندن اوقات شخصی خود با خواندن کتاب لذت می‌برد.
- The celebrity rented a private jet for the weekend.
- این سلبریتی برای آخر هفته یک جت خصوصی را اجاره کرد.
adjective
خلوت، دنج، دوراز‌انظار (مکان)
- I found a private corner in the library.
- گوشه‌ای خلوت در کتابخانه پیدا کردم.
- The private room was a good sanctuary.
- این اتاق دنج جای امن خوبی بود.
adjective
انزواطلب، خلوت‌گرا (شخص)
- The CEO was a private individual.
- مدیرعامل شخصی انزواطلب بود.
- The author is private.
- این نویسنده خلوت‌گرا است.
adjective B2
غیردولتی، خصوصی
- private school
- مدرسه‌ی غیردولتی
- Support for small private businesses can lead to sustainable community growth.
- حمایت از کسب‌وکارهای خصوصی کوچک می‌تواند به رشد پایدار جامعه منجر شود.
noun countable
(نظامی) سرباز
- The private was promoted to a higher rank.
- این سرباز به درجه‌ی بالاتری ارتقا یافت.
- The private's family eagerly awaited his return.
- خانواده‌ی این سرباز مشتاقانه منتظر بازگشت او بودند.
adjective
دارای شغل شخصی، که کار آزاد دارد (شخص)
- A private citizen has the right to vote in elections.
- شهروند دارای شغل شخصی حق رأی دادن در انتخابات را دارد.
- John decided to become a private citizen after serving in public office for over a decade.
- پس از بیش از یک دهه خدمت در مناصب دولتی، جان تصمیم گرفت شهروندی شود که کار آزاد دارد.
noun plural
دم‌ودستگاه (اندام‌های تناسلی) (privates)
- He felt embarrassed when she accidentally saw his privates.
- وقتی او به‌طور تصادفی دم‌ودستگاه او را دید، احساس خجالت کرد.
- The doctor asked the patient to keep their privates covered during the examination.
- پزشک از بیمار خواست که حین معاینه، دم‌ودستگاه خود را بپوشاند.
noun
قدیمی حریم خصوصی
- I cherish my private.
- حریم خصوصی خودم را گرامی می‌دارم.
- The secret lay hidden in the depths of his private.
- این راز در اعماق حریم خصوصی او نهفته بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد private

  1. adjective personal, intimate
    Synonyms:
    behind the scenes clandestine closet close to one’s chest confidential discreet exclusive hushed hush-hush independent individual inside nonpublic not open off the record own particular privy reserved secret separate special under one’s hat unofficial
    Antonyms:
    open public sociable
  1. adjective hidden, isolated
    Synonyms:
    concealed discreet quiet removed retired secluded secret separate sequestered solitary withdrawn
    Antonyms:
    open revealed unconcealed
  1. noun lowest rank of person enlisted in armed service
    Synonyms:
    enlisted person first-class GI infantry private soldier sailor second-class soldier

Collocations

  • in private

    به‌طور خصوصی، محرمانه، در خلوت

Idioms

  • go private

    (با خرید سهام در دست مردم) شرکت را به مالکیت خصوصی در آوردن

لغات هم‌خانواده private

  • adjective
    private

سوال‌های رایج private

پرایوت یعنی چی؟

معنی "private" به فارسی چند معنی مختلف دارد که به شرح زیر است:

1. خصوصی، شخصی: این به معنای چیزی است که به طور اختصاصی مربوط به یک فرد یا گروه خاص است و در دسترس عموم نیست. مثلاً "اطلاعات خصوصی"، "زندگی شخصی" یا "مالکیت خصوصی".

2. محرمانه: این به معنای چیزی است که به طور محرمانه نگه داشته میشود و در دسترس عموم قرار ندارد. مثلاً "پرونده محرمانه"، "اسناد محرمانه" یا "اطلاعات محرمانه".

3. اختصاصی: این به معنای چیزی است که به طور انحصاری در اختیار یک فرد یا سازمان خاص است و توسط دیگران استفاده نمی‌شود. مثلاً "شبکه اختصاصی شرکت"، "امکانات اختصاصی" یا "طرح اختصاصی".

4. شخصی: این به معنای چیزی است که به طور مستقیم به یک فرد یا گروه خاص مربوط می‌شود و به آنها تعلق دارد. مثلاً "شماره تلفن شخصی"، "حساب بانکی شخصی" یا "تجهیزات شخصی".

5. مختص: این به معنای چیزی است که به طور اختصاصی متعلق به یک فرد یا گروه خاص است و توسط دیگران استفاده نمی‌شود. مثلاً "کد دسترسی مختص"، "سایت مختص شرکت" یا "رمز ورود مختص".

به طور کلی، واژه "private" در زبان انگلیسی برای تأکید بر خصوصی، محرمانه، اختصاصی، شخصی و مختص بودن چیزی به کار می‌رود. بسته به زمینه و موقعیت، این واژه می‌تواند معانی مختلفی را نشان دهد.

ارجاع به لغت private

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «private» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/private

لغات نزدیک private

پیشنهاد بهبود معانی