با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Prob

prɑːb prɒb
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

abbreviation informal
مشکل، مسئله (problem)
- Don't worry, it's just a minor prob that can easily be resolved.
- نگران نباش، این فقط یه مشکل جزئیه که به‌راحتی می‌تونه حل بشه.
- Can you help me out with this math prob?
- آیا می‌تونی به من توی حل این مسئله‌ی ریاضی کمک کنی؟
abbreviation informal
احتمالی، محتمل، احتمالاً، محتملاً (probable و probably)
- the team's prob victory in the championship
- پیروزی احتمالی این تیم در مسابقات قهرمانی
- She will prob arrive late to the party.
- احتمالاً او دیر به مهمانی می‌رسد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت prob

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prob» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prob

لغات نزدیک prob

پیشنهاد بهبود معانی