با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Probation Officer

proˈbeɪʃənˈɑːfəsər prəˈbeɪʃənˈɒfɪsə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun countable
حقوق مامور نظارت بر مجرمان مشمول آزادی مشروط، کارمند رفتار سنجی، مامور ناظر
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت probation officer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «probation officer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/probation-officer

لغات نزدیک probation officer

پیشنهاد بهبود معانی