با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Prognosticator

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

پیشگو، تشخیص‌دهنده قبلی مرض
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prognosticator

  1. noun forecaster
    Synonyms: augur, channeller, diviner, fortune-teller, medium, oracle, prophet, seer, soothsayer, telepathist, visionary

ارجاع به لغت prognosticator

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prognosticator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prognosticator

لغات نزدیک prognosticator

پیشنهاد بهبود معانی