با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Prophecy

ˈprɑːfəsi ˈprɒfəsi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    prophecies

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
غیبگویی، نبوت، پیغمبری، پیشگویی، رسالت، ابلاغ
- the prophecies of the prophet
- پیشگویی‌های پیامبر
- The prophecy of the blind old man was fulfilled.
- پیش‌بینی پیرمرد کور درست درآمد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prophecy

  1. noun prediction
    Synonyms: apocalypse, augury, cast, divination, forecast, foretelling, oracle, presage, prevision, prognosis, prognostication, revelation, second sight, soothsaying, vision

ارجاع به لغت prophecy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prophecy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prophecy

لغات نزدیک prophecy

پیشنهاد بهبود معانی