با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Propraetor

American: proʊˈpriːtər British: prəʊˈpriːtə
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: propretor

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
قدیمی حاکم استان، استاندار (در روم باستان) (فردی به‌ویژه یک پرایتور سابق که برای اداره‌ی یکی از استان‌های امپراتوری روم باستان اعزام می‌شد)
- The propraetor's palace was the most magnificent building in the city.
- کاخ حاکم استان باشکوه‌ترین ساختمان شهر بود.
- A propretor was appointed to govern the region after the previous governor resigned.
- پس از استعفای استاندار قبلی، استانداری برای اداره‌ی این منطقه منصوب شد.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت propraetor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «propraetor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/propraetor

لغات نزدیک propraetor

پیشنهاد بهبود معانی