امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Propulsion

prəˈpʌlʃn prəˈpʌlʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    propulsions

معنی و نمونه‌جمله

noun
نیروی محرکه، خروج، دفع، پیش راندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- the propulsion of a rocket
- پیشرانی موشک
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد propulsion

  1. noun force
    Synonyms:
    drive effort energy full head of steam horsepower impulse momentum muscle power pressure punch push speed steam strength stress tension thrust velocity

Collocations

ارجاع به لغت propulsion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «propulsion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/propulsion

لغات نزدیک propulsion

پیشنهاد بهبود معانی