با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Prune

pruːn pruːn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    pruned
  • شکل سوم:

    pruned
  • سوم شخص مفرد:

    prunes
  • وجه وصفی حال:

    pruning
  • شکل جمع:

    prunes

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
هرس کردن
- Rose bushes must be pruned annually.
- بوته‌های گل سرخ باید هر سال هرس شوند.
- The gardener pruned the apple tree.
- باغبان درخت سیب را هرس کرد.
verb - transitive
زدن از، حشو و زوائد چیزی را زدن، مختصر کردن، کوتاه کردن (مقاله و غیره)، کاستن، تقلیل دادن، کاهش دادن (به ویژه بودجه)
- to prune down an essay
- مقاله‌ای را کوتاه کردن
- We must prune this story of its repetitions.
- باید نکات تکراری این داستان را حذف کنیم.
- The Republicans want to prune the welfare budget.
- جمهوری‌خواهان می‌خواهند بودجه‌ی امور رفاهی را کاهش دهند.
noun countable
آلوخشک
- Prunes are a good source of fiber and can help with digestion.
- آلوخشک منبع خوبی از فیبر است و می‌تواند به هضم غذا کمک کند.
- My grandma always adds prunes to her fruitcake.
- مادربزرگ من همیشه به کیک میوه‌اش آلوخشک اضافه می‌کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد prune

  1. verb trim; cut short
    Synonyms: clip, cut back, dock, eliminate, exclude, gut, knock off, lop, pare down, reduce, shape, shave, shear, shorten, skive, snip, thin

Collocations

  • pruning knife

    چاقوی شاخ و برگ زنی، چاقوی هرس

ارجاع به لغت prune

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «prune» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/prune

لغات نزدیک prune

پیشنهاد بهبود معانی