امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Puberty

ˈpjuːbərt̬i ˈpjuːbəti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
بلوغ، رسیدگی، سن بلوغ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد puberty

  1. noun young adulthood
    Synonyms:
    adolescence awkward stage boyhood girlhood greenness high-school years juvenescence juvenility potency preadolescence pubescence spring springtide springtime teenage years teens youth youthfulness
    Antonyms:
    adulthood

ارجاع به لغت puberty

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «puberty» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/puberty

لغات نزدیک puberty

پیشنهاد بهبود معانی