امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Pubescent

    pjuːˈbesnt pjuːˈbesnt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      pubescents

    • صفت تفضیلی:

      more pubescent

    • صفت عالی:

      most pubescent

    معنی

    adjective
    ( pubic ) لابلوغی، زهاری، شرمگاهی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد pubescent

    1. adjective Covered with fine soft hairs or down
      Synonyms:
      downy puberulent sericeous

    ارجاع به لغت pubescent

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «pubescent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pubescent

    لغات نزدیک pubescent

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return