امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Pull Through

American: ˈpʊlˈθruː British: pʊlθruː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb
(بیماری یا گرفتاری و غیره را) پشت سر گذاشتن، بهبود یافتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
phrasal verb
در تنگنا کمک کردن، در سختی به کسی کمک کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pull through

  1. verb recover
    Synonyms:
    come through get better get over improve rally ride out survive triumph weather
    Antonyms:
    die fail lose

ارجاع به لغت pull through

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pull through» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pull through

لغات نزدیک pull through

پیشنهاد بهبود معانی