امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Pullulate

    ˈpʌljʊleɪt ˈpʌljʊleɪt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    verb - intransitive
    جوانه زدن، رستن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    verb - intransitive
    (به‌سرعت) تولید مثل کردن، پر زاد و ولد بودن
    verb - intransitive
    غلغله زدن، هجوم آوردن، سر (کسی) ریختن
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد pullulate

    1. verb To be abundantly filled or richly supplied
      Synonyms:
      teem swarm abound bristle crawl flow pour overflow stream
    1. verb Produce buds, branches, or germinate
      Synonyms:
      shoot spud germinate bourgeon burgeon forth sprout

    ارجاع به لغت pullulate

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «pullulate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pullulate

    لغات نزدیک pullulate

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return