با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Pulsimeter

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
( pulsometer ) جهند‌سنج، تپش‌سنج، نبض‌سنج، تلمبه بخار
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت pulsimeter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pulsimeter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pulsimeter

لغات نزدیک pulsimeter

پیشنهاد بهبود معانی